نازنین اگر من از سفر عشق بر نگشتم به صاحب نظران مراسم بسپار ،
که مرا در تابوت سیاهی بگذارند که همه بدانند که هر چه سیاهی بود کشیدم ،
دستانم را از تابوت بیرون بگذارید تا همه بدانند چیزی با خود از دنیا نبردم ،
زبانم را از دهانم در آورید و با تیغ زخمش کنید که همه بدانند با زخم زبان از دنیا رفته ام ،
چشمانم را باز بگذارید که همه بدانند چشم انتظار کسی بودم ،
قفسی با مرغ عشق بر سر قبرم بگذارید که همه بدانند مجنونی اسیر بودم
ودر آخر تکه یخ صلیبی شکلی برسر قبرم بگذارید تا در هنگام طلوع خورشید به جای مادرم برایم اشک بریزد .
سایه ها سنگین است ،
لاله ها بی رنگن،
امتداد شب ظلمتی تازه میروید،
شب بی ستاره میماند،
دشت ها تنهایند ،
بوسه ها سردی خود را تا دامن آفتاب میکشانند
بانی این همه علت فقط و فقط تنهاییست .
پس بیایید با هم سایه ی شب را با رنگ لاله ها در پی یک دشت با سو سوی آن ستاره به یک بوسه پیوند زنیم تا که شاید خورشید دو باره بیدار شود
سایه ها سنگین است ،
لاله ها بی رنگن،
امتداد شب ظلمتی تازه میروید،
شب بی ستاره میماند،
دشت ها تنهایند ،
بوسه ها سردی خود را تا دامن آفتاب میکشانند
بانی این همه علت فقط و فقط تنهاییست .
پس بیایید با هم سایه ی شب را با رنگ لاله ها در پی یک دشت با سو سوی آن ستاره به یک بوسه پیوند زنیم تا که شاید خورشید دو باره بیدار شود
¤ نویسنده: آدلا
خانه
:: کل بازدیدها
::
:: بازدیدهای امروز
::
:: بازدیدهای دیروز
::
:: درباره من ::
:: لینک به وبلاگ :: :: اشتراک درخبرنامه ::
مدیریت وبلاگ
پست الکترونیک
شناسنامه
RSS
Atom
4102
3
3
من آدلا هستم و گل آفتاب گردون دوست دارم.رنگ صورتی دوست دارم وسکس دهانی